فریادی در سکوت...
نوشی گل من هم مادرم و احساست رو کاملا درک میکنم...کاش همه با هم مهربانتر بودند ...با آرزوی اینکه فرزندانت بزودی به آغوش گرمت بازگردند. لطفا از کمک به نوشی دریغ نکنید اگر میتونید.
منهم هنوز هستم و حتما در روزهای آینده باز آپدیت میکنم . از دوستانی هم که برام آفتاب فرستادند بسیار ممنونم ...آفتابتون بگی نگی رسیده ..همینطرفاست لب بوم...مرسی . سبز باشید.
<< صفحه اصلي