12.07.2006

دوگانگی ...


مرد الجزایری میگفت با اینکه زنش هم الجزایریه ولی هیچکدوم از سه تا دخترهاشون عربی صحبت نمیکنند . میگفت وقتی به خونه میره و به عربی به دخترش سلام میده و حالش رو میپرسه , دخترش به آلمانی بهش میگه این مسخره بازیها رو بذار کنار ...میگفت دختر بزرگش خیال داشته با دوستهاش روز یکشنبه بره کلیسا . به همین خاطر هم خیلی ناراحت بود و به فکر این که ایام کریسمس رو اصلا هیچکاری نکنه حتی هدیه هم برای بچه هاش نخره . میگفت پشیمونه ازاینکه به بچه هاش زبان عربی نیاموخته . مرد الجزایری به دخترش گفته ما مسلمون هستیم نه کریسمس داریم و نه درخت و نه هدیه ...

البته این جریان که بچه ها اینجا زبان مادری خودشون رو بلدنیستن اصلا تازگی نداره . بچه هایی که بشدت از صحبت کردن به زبان مادری خودشون میپرهیزند و خشمگین میشوند . اگر مادر و پدر هر روز سخت بگیرن و از بچه بخوان که به زبان مادری صحبت کنه درست نیست و از طرفی اگر شل بگیرن و با بچه به زبان دومش صحبت کنند باز درست نیست .

شاید بهتر باشه که پدر و مادرها اینطرف دنیا سالهای اول زندگی بچه رو باهاشون به زبان مادری صحبت کنند و بعد وقتی بچه ها به سن مهد کودک و مدرسه میرسن بهشون در یادگیری زبان دوم کمک کنند . این کاریه که من خودم کردم . سعی کردم که با کلک های مختلف فارسی رو برای طنین جالب و هیجان انگیز کنم تا یادگیریش رو دوست داشته باشه .

جالب اینجاست که بچه ها یی مثل طنین که بعنوان نسل دوم در اینور بدنیا میان وقتی تو محیط مدرسه هستند باز موقع سرشماری کردن جزو بچه های خارجی بحساب میان .

حالا این به کنار که ما به اینور آبها اومدیم و کلا آدمهایی شدیم قر وقاطی و گاه نمیدونیم به کجا متعلقیم و به قولی وسط زمین و آسمان معلق , بچه های ما هم باید با این دوگانگی دراینجا زندگی کنند . آلمانیها به این معلق بودن, میگن میان دوصندلی نشستن .

در این مقوله آقای ناصر غیاثی در رادیو زمانه سفرنامه چند قسمتی دارند که گوش دادن بهش خالی از لطف نیست .

توضیح عکس بالا برای دوستانی که قادر به دیدنش نیستند . عکس بالا یک عکس سیاه و سفید ,دو زوج رو نشون میده که در دو طرف پله های جلوی یک ساختمان نشستند . زوج دست چپ مسلمان هستند یعنی مرد ریشو و زن چادری که با کمی فاصله از هم نشسته اند وبه زوج دست راستی چشم دوخته اند ...و زوج دست راستی زوجی هستند اروپایی که مرد سرش رو به روی پاهای زن گزاشته و زن نوازشش میکند .

|