مرگ و زندگي...
والتر شلز و بآته لاكوتا گزارش بسيار حساس و تفكر برانگيزي در سايت مجله گئو تهيه كرده اند كه حاوي عكس و مصاحبه با ۷ نفر در آخرين روزهاي زندگي شان تهيه شده ست. بدين طريق دو تصوير كاملا حساس از زندگي و مرگ بوجود آورده اند. عكسي كه در اينجا ميبينيد دخترك ۱۷ ماهه ايي ست بنام الميرا سانگ باستيان كه در ۱۸ اكتبر ۲۰۰۲ بدنيا آمده و بتاريخ ۲۳ مارس ۲۰۰۴ در خانه پدريش در گذشته است. مطلب زير را عينا ( البته با كم و كاست ) از اين گزارش ترجمه ميكنم .
"اين بچه از روز اول تولدش توموري در سر داشته كه هم اكنون اين تومور تمام جمجمه اش را در بر گرفته و دكترها به پدر و مادرش گفته اند كه ديگر كاري براي نجات او نميتوان انجام داد. الميرا يك خواهر دوقلو نيز دارد كه كاملا سالم است . فاطمه حاكامي مادر او ولي همچنان اميدوار است : آيا خداوند باو دو فرزند هديه كرده كه يكي را از او بگيرد ؟ آيا خداوند تنها تصميم گيرنده براي تنفس كردن انساني نيست ؟ اودعا ميكند كه خدايا اكنون امكان وقوع يك معجزه در دستان توست. آيا من از سر خودخواهي فرزندم را در كنارم ميخواهم ؟ آيا تو از قبل تعيين كرده اي كه او مدت زيادي در كنارمان نخواهد بود ؟ برخي ميگويند اين امتحانيست كه من بايد در آن قبول شوم . اما چه امتحاني ؟ من سعي كردم انسان خوبي باشم ، هر روز قرآن مي خوانم و بدنبال جواب هستم . هيچكس نمي تواند جوابي به من بدهد.
در يكروز آفتابي الميرا ديگر نفسي بر نمي آورد . مادرش پارچه كوچك سفيد رنگي را از كمد بيرون مياورد. كفن الميرا . بعد مادر و پدر براي فرزند خود ياسين ميخوانند كه سي و ششمين سوره قران است در باره دوباره زنده شدن مردگان. اين رسم مسلمانان است . "
عكس سمت چپ اين دخترك كوچك را در روزهاي زندگيش نشان ميدهد و عكس سمت راست در زمان مرگ. (عكسهاي ديگر را نيز ميتوانيد در اينجا ببينيد . به آخر صفحه رفته و در روي شماره گزاري زير گزارش كليك كنيد. ) آيا تصاوير مرگ اين اشخاص نشانگر آرامش و رهايي نيست ؟ چهره اين اشخاص در زمان زندگي پر از درد و رنج و نگرانيست . آيا مرگ رهايي ست ؟ آرامش است ؟ هر چه هست جزئي از زندگيست و اجتناب ناپذير .
<< صفحه اصلي