کوچ...

the plea
Originally uploaded by lorrainemd.

منتظر نوبت در صف ایستاده بودم . دخترم دم در فروشگاه منتظرم بود. ناگهان صدای السلام ان علیکم رو شنیدم . برگشتم یکی از آشنایان قدیمی که در اصل تونسی ست ولی خیلی وقته در آلمان زندگی میکنه با دخترش داشت با دخترم چاق سلامتی میکرد. وقتی بیرون رفتم بعد از سلام و احوالپرسی ناگهان دختر کوچیکش به طرفم اومد با چند تا عکس که تازه از عکاسی گرفته بودند و عکس نوزاد تازه بدنیا اومده ایی رو به من نشون داد و به آلمانی دست و پا شکسته گفت این خواهر کوچیکتر منه . تعجب کردم چون یک خواهر کوچکترش هنوز سه سال هم نداره . متعجب از اینکه زن این آدم کی حامله شده و بچه سوم رو زاییده. تلنگری بهش زدم و گفتم محمد دست بردار از این همه بچه ساختن ، بچه در آلمان گرون تموم میشه. بعد شروع کرد با آلمانی دست و پا شکسته تر و لهجه عربی غلیظش تعریف کردن که آره من این چند سال اخیر در تونس خونه ساختم و چند هکتار زمین خریدم و کلی مال و منال جمع کردم حالا باید حتما یک پسر داشته باشم تا همه اینها رو به ارث ببره. در حالی که کم کم داشتم از اینهمه جهل و حماقت عصبانی میشدم بهش گفتم پس دخترات چی ؟ در ضمن تا کی میخوای بچه بسازی اگر بیستمی هم دختر نشد چی ؟ با همون حماقت جواب داد اصلا مهم نیست من یه پسر میخوام و اینقدر ادامه میدم تا پسر دار بشم. می پرسم کار میکنی ؟ میگه نه !!! می گم دختر به این گلی داری میتونی دوست داری مثل یه مرد شجاع و از خود ساخته بارش بیاری و بعد در وصیت نامه ات همه مال و منالت رو برای دخترات بذاری تا یک زندگی خوب داشته باشن.میگه نه اگر اموال من به دخترام برسه بعدا شوهرانشون همه رو از دست من در میارن . میگم کار نداری خرجش رو چکار میکنی ؟ خونه چی ؟ وقتی جا تنگ میشه و باید خونه بزرگتر پیدا کنی ؟ تازه شکمشون رو هم باید سیر کنی و براشون یه آینده خوب فراهم کنی .باید همه درس بخونن چون بدون درس خوندن شانس زندگی خیلی کم میشه ! میگه خدا بزرگه !!! بهش گفتم خدا نه باید بگی دولت آلمان بزرگه که به افرادی مثل تو رو اجازه زندگی در اینجا میده و خرجتون روهم بعهده میگیره !!! در آخر ازش پرسیدم چرا نمیری تونس تو که همه چی در اونجا داری ، اونجا راحت تر زندگی میکنی ! میگه نه هنوز پولم کافی نیست !!! (میدونید این آقا از کجا پول میگیره از دولت آلمان پول بیکاری خودش میگیره ، زنش پول مادری میگیره و بچه هاش هم هر کدون پول بچه ها و تازه از بچه سوم به بعد هم هر بچه بیشتر پول میگیره !)

من که دیدم کم کم دارم زیادی حرص میخورم ازش خداحافظی کردم و فکر کردم آلمان بدبخت ...بیخود نیست که وضعیت اقتصادی این اواخر در اینجا اینجوربهم ریخته . چندین سال پی در پی همینطور خارجیها رو به این کشور راه دادند. الان هزاران آدم از کشورهای مختلف و فقیر در اینجا منتظر وضعیت اقامتشون هستند و هنوز بعد از ۱۰ یا ۱۲ سال هیچ جوابی نگرفتند و همینجا بچه دار شدند و همینجا به زندگی عادت کردند. همه اینها خرجیست که دولت آلمان بعهده گرفته و آلمانیها هم بخاطر همین مسائل با خارجیها خوب نیستند . به خاطر همین طرز فکر ، به خاطر همین حماقتها که متاسفانه بیشتر از خارجیها سر میزنه .

چند روزه دیگه مونده به انتخابات آلمان و من تا به الان سعی کردم کسی رو انتخاب کنم که به زندگی و موقعیت خارجیها در اینجا اهمیت میده و از همه مهمتر کسانی که ضد خارجی نیستند و حق و حقوق انسان را رعایت میکنند . ولی وقتی افرادی مثل این آدم رو می بینم به خودم میگم آیا تصمیمی که گرفتم درسته یا نه ؟؟؟چقدر خوب بود اگر انسانها سعی میکردن وقتی محل زندگیشون رو تغییر میدن حالا به هر دلیلی که هست ، سعی کنن در مکان جدید رفتار و طریقه زندگیشون رو به نسبت اخلاقیات و قوانین اونجا بهتر کنند تا زندگی راحت تری داشته باشند . خودشون رو انگشت نما نکنن و در ضمن بفکر خارجیهای دیگری هم که در اونجا زندگی میکنند باشن. ولی خوب اینهم از اون آرزوهای دست نیافتنیست.